علم بازاریابی

امین جعفری طهرانی (کارشناس ارشد بازاریابی)

علم بازاریابی

امین جعفری طهرانی (کارشناس ارشد بازاریابی)

موسیقی تاثیرگذارترین ابزار شما در بازاریابی









موسیقی : جزئی جادویی که تبلیغات تلویزیونی شما را اثربخش تر می کند.
آیا شما آخرین قسمت از سریال مد من بویژه بخش پایانی آن را تماشا کرده اید؟ به محض شنیدن اولین نت های موسیقی من تبلیغات تلویزیونی با نام ” هیل تاپ”” (Hilltop) را به یاد آوردم. آخرین باری که من این موسیقی را شنیدم به حدود ۴۰۰ سال پیش باز می گردد. این ذات موسیقی است که اثری عمیق در ذهن می گذارد وو شما نمی توانید آنرا فراموش کنید. ( مثل نت های نخست سمفونی پنجم بتهوون )

بزرگترین مشکل در تلویزیون چیست؟ارتباط پیام با نام تجاری.
 چه تعداد از افراد ممکن است بگویند من دیشب یک تبلیغ جالب دیده ام و به تم آن تبلیغ و نکات جالب آن اشاره کنند اما قادر نباشند تا نام برند تبلیغ کننده را بیاد آورند؟؟ احتمالا زیاد به این مساله برخورد کرده اید.
شما نمی توانید آنها را سرزنش کنید. بعد از دیدن ۶ یا ۷۷ آگهی در یک باکس آگهی، چه کسی می تواند نام برند را بخاطر آورد؟ در واقع، مخاطبان خطوط داستان تبلیغ راا بهتر از نام برند بخاطر می آورند. خطوط داستان آنها را درگیر می کند اما نام های تجاری نه.
 البته یک مشکل اساسی دیگر هم وجود دارد. آیا مخاطبان تلویزیون تبلیغات تلویزیون را خیلی پیگیرانه نگاه می کنند؟ یا آنها تبلیغات تلویزیونی را صرفا تحمل می کنند تاا برنامه دلخواهشان مجددا آغاز شود؟ حقیقت این است که بینندگان تلویزیون، برنامه ها را برای تماشا انتخاب می کنند. اما به استثنای صنعت تبلیغات، چه کسی ممکنن است بگوید بیایید تلویزیون را روشن کنیم که تبلیغات ببینیم؟ بینندگان صرفا تبلیغات تلویزیونی را تحمل می کنند.

موسیقی ممکن است که به حل این مساله کمک کند.
موسیقی “هیل تاپ” توانست به عنوان عاملی در پشت صحنه تمام تبلیغات رادیو و تلویزیونی کوکاکولا نقش ارزنده ای ایفا کند. تنها متن و تصویر هیل تاپ برای آگهی های مختلف تغییر کرد و موسیقی به عنوان عامل شناسایی این مساله که برند در حال تبلیغ ، کوکاکولاست ثابت ماند.
خوب چرا کوکاکولا از آهنگ ” Ninety-nine red balloonss” را در تبلیغات اخیر جایگزین کرد؟ و به این ترتیب ارتباط با برند یا  طبقه محصول چه شد؟ در پاسخ باید گفت کهه برند غالب و برتری چون کوکاکولا نیازی به امضای موسیقیایی برای افزایش آگاهی اش ندارد. اما خیلی از برندهای کوچک به این نیاز دارند.
درباره برند ” Mountain Dew” ( یک برند نوشیدنی غیرالکلی) چطور؟ آخرین باری که تبلیغات ” Mountain Deww” را دیدید یا شنیده اید کی بوده؟ ( یا به صورت مخففف تبلیغات تجاری”mtn Dew “، -برای انعکاس یک نام تجاری جدید  این محفف چقدر احمقانه است.- ) و چه تعداد از کسانی که Dew را می نوشند، اسلوگان این برند را Do the Dew به یاد می آورند؟ یا حتی شعار قبلی This is how we Dew این برند را؟

کلمات در مقابل آوا
ما در دنیای کلمات زندگی می کنیم. قوانین ما با کلمات نگاشته شده است. شرکت های ما با اسنادی ثبت شده است که با کلمات نوشته شده است. برنامه های بازاریابی ما با کلمات نوشته شده است. خاطراتمان با کلمات نوشته شده است. عمده محتوای ایمیل های ما با کلمات هستند.
 اما مساله این است که ما به هیچ وجه در بستر کلمات فکر نمی کنیم. ما در فضای آواها  می اندیشیم. هیچ کلمه ای در خیال و ذهن ما نیست. تنها نواها وجود دارند.. چگونه اطفال ارتباط برقرار کردن را فرامی گیرند؟ بدون استفاده از کلمات. استفاده از کلمات برای ارتباط برقرار کردن در زمان مدرسه رفتن آغاز می شود. اما کودکان تا پیش از آن برقراری ارتباط از اصوات استفاده می کنند.
 این موضوع حتی زمانی که کودکان بزرگ می شوند نیز تغییر نمی کند. آنها بعدا فرامی گیرند که چگونه آواها درون ذهنشان را با مجموعه ای از حروف الفبا ترکیب کنند.. اما کلمات همیشه بیرون ذهن قرار دارند. آنچه درون ذهن قرار دارد اصوات و آواها هستند. به همین دلیل است که ذهن در مورد دو کلمه متفاوت principal وو  Principle  دچار سردرگمی می شود. زیرا آوا و تلفظ آنها یکسان اما معانی متفاوتی دارند. در ذهن شما، دو کلمه یاد شده یک صدا و دو معنی دارند. دلیل اینکه دو کلمهه همیشه شما را گیج می‎‎کند این مساله است که آنها متفاوت دیده شده و متفاوت نوشته می شوند.

موسیقی روح انگیز است اما اصوات نه
تقریبا همه می دانند که ذهن شما صداهای کلمات را در بخش چپ مغز پردازش می کند و موارد دیداری و تصویری در سمت راست مغز پردازش می شود. همچنین بخش سمت راست مغز شما محل احساسات شماست. اما آیا شما این را نیز می دانید که سمت راست مغز سمتی است که با موسیقی تحت تاثیر قرار می گیرد؟ به همین دلیل است که موسیقی قدرت شگرفی دارد و احساسات است که پیوندهای خاطرات را در مغز بوجود می آورد. موسیقی، اصواتی است که مرتب شده و سرو شکل یافته است و با استفاده از تکنیک هایی مثل هارمونی، ملودی و تکرار و ریتم باعث ایجاد حسی دلپذیر در شنونده می شود.
 برخلاف کلمات در یک صفحه، موسیقی در یک مکان به زنجیر کشیده نمی شود، در زمان منجمد نمی شود. موسیقی همیشه درحال حرکت و جابجایی است. زمانی بهه سرعت حرکت می کند و زمانی آرم و سست است. اما همیشه درحرکت است.

منبع : وبسایت علیجاه شهربانویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد